خدایا
...............تو
تنهاترین تنهایی
تنها ترانه زیبای خلوت و سکوتم.
یگانه محرم استماع هق هق ناله های شبانه ام و یکتا نوازش گر پریشان حالی و شوریدگی هایم.
تویی که صدایم را میشنوی و در ظلمات شب به میهمانی خود رهنمونم میداری.
تویی که این ناخوانده میهمان را به گشاده رویی میپذیری و حبیب خود میخوانی.
الله به فریاد من بی کس رس فضل و کرمت یار من بی کس بس
هر کس به کسی و حضرتی می نازد جز حضرت تو ندارد این بی کس کس
تویی که عاشقانه به زجه های این شیدای رسوا گوش فرا میدهی و در سکوت شب از ترس بیداری همسایه ها نمی گویی:
دیگر بس است..............
خسته شدم.........................
تویی که سیلاب اشکهایم را به نظاره مینشینی و از غربت هر دوتامان آرام و بی صدا می گریی..
نخست برای غربت این بنده از همه جا رانده
سپس برای غربت خود در میان این آدمهای وا مانده
که نه رسم بنده گی و میهمان بودن را بجا می آورند و نه حرمت خالق و صاحب خانه را نگاه میدارند.آری هر دو غریبیم .
و همین است گواه و شاهدی بر تنهایی من و تو ************************
گونه هایم خیس واز چشمانم راهیست به ملکوت زیبای تو.
چرا که این چشمه جوشان عشق در لحظه لحظه ی میهمانی تو از برای وصال و کامیابی در قلیان و جوشش است تا حتی تو را به میهمانی خودت ببرد.
یا رب زتو آنچه من گدا می خواهم افزون ز هزار پادشاه می خواهم
هر کس ز در تو حاجتی می خواهد من آمده ام از تو تورا می خواهم
و آنگاه که بغض غصه هایم خالی میشود سر بر دوشت می نهم و تو آرام با سر انگشتان زیبایت پریشانی موهایم را نوازش میکنی که تو نوازنده غریبانی و من غریبم سپیده دمان است و من از میهمانی خدا سرمست و خدا از میزبانی من دلتنگ چرا که تمام غمهایم را به رسم رندان(یک به صد)به او دادم
باشد که از خزانه ی غیبش دوا کند.